شونشینی

اختصاصی سایت امام عشق(ع)

گزارشی از عبدالله نظری

کلمه شونشینی را که می شنوید ناخودآگاه "حسن غلامی"،"شاهین بهرام نژاد" و ساعت 9 شب را بیاد می آورید که شبکه استانی بوشهر برنامه شونشینی را روی آنتن می برد.

اما برنامه شونشینی دیگری هم در شهرستان گناوه هر ماه روی آنتن دلهای جوانان عاشورایی هیئت جوانان امام عشق(ع) می رود که این ماه به صورت پخش زنده از محله سادات در منزل خانواده شهید فضل الله حیاتی اجرا شد.

سین برنامه با شباهتی پر از تفاوت معنی دار از سین برنامه شونشینی شبکه بوشهر بود.به جای "نی انبان" ، روضه ی شهدا رو سر سفره آوردند ، به جای آموزش غذاهای محلی ، پای درس هایی از شهدا از زبان حاج آقا اسدی نشستیم که ولو اندک  ما را از این روزمرگی های زمان بیرون آورد و راست گفت سید شهیدان اهل قلم ، آوینی خوش فکر و خوش سخن که " پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند ، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند ".

به جای گلگشت با اجرای حسن غلامی پای خاطرات آقای جلالپور ،همرزم شهید حیاتی  نشستیم که در انتهای صحبت هایش تحفه ای را تز وصیتنامه ی شهیدی برایمان آورده بود که این را بگوید که فکر نکنید با وجود شور جوانی ، شهدا ناآگاهانه رفتند بلکه با دلی پر از ایمان ، فکری پر از آگاهی و با عملی پر از اطاعت از ولی زمانشان رفتند.

آن شهید در آخر وصیتنامه اش از ما حلالیت طلبیده بود که راستش را بخواهی کمی مرا به بهت فرو برد و یاد تعارف های ادبی بین امام خمینی و امام خامنه ای افتادم

امام خمینی :

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم                                   چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

امام خامنه ای :

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی؟                             تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی؟

 

آنچه که در این شونشینی جا ماند که بگویم این است که نمایندگانی از شوارای اسلامی شهر،آقای خرم آبادی و آقای نظام پور هم به تاسی از سنت حسنه ای که حضرت آقا و رییس جمهور به آن پایبندندحضورشان در جمع خانواده ی شهدا و بچه های انقلابی شهرستان فتیله ی گرمای دلمان را بالا کشید.

در آخر هم عکسی یادگاری با خانواده شهدا ، تقدیم به همه ی امت شهیدپرور گناوه :