امام عشق(ع)

ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق(ع) جز با یقین مطلق ممکن نیست. شهید سید مرتضی آوینی

امام عشق(ع)

ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق(ع) جز با یقین مطلق ممکن نیست. شهید سید مرتضی آوینی

امام عشق(ع)

مرکز فرهنگی هنری امام عشق(ع)
شهرستان بندر گناوه

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

آیا ‌Human rights همان‌ حقوق‌ بشر است؟

پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۰۶ ب.ظ

"هیومن رایتز" که مهمترین نماد آن اعلامیه جهانی‌اش است معادل مناسبی برای عبارت حقوق بشر نیست. واژه "رایت" (right) آنجا که به عنوان صفت به کار رود به معنای درست، راست، صحیح، بجا و واقعی است، و آنجا که به صورت اسم مورد استفاده قرار گیرد، به معنای "قانون" است، در نتیجه "هیومن رایتز" می شود مجموعه قوانینی که درباره انسان درست است یا باید برقرار باشد.
 تنوع فرهنگ ها در کنار بن مایه های فلسفی و عقیدتی ملل مختلف باعث شده کلمات هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر معنای اصلی خود را از دست داده و گاه به شکلی متفاوت از معنای حقیقی خود ترجمه شوند. نتیجه ی این امر بهم ریختگی معنایی و آشفتگی معرفتی در زبان مقصد است، چرا که کار به یک ترجمه ی ساده محدود نمی شود بلکه با جایگزینی اشتباه یک مفهوم سایر مفاهیم مرتبط با آن نیز اشتباه ترجمه شده و در نهایت ممکن است یک حوزه ی مفهومی در فرهنگ مقصد به اشتباه جا بیافتد. زبان فارسی نیز از این دست اشتباهات و جایگزین کردن ها  مصون نبوده است. از جمله عباراتی که در فارسی به اشتباه ترجمه شده عبارت "هیومن رایتز" (Human rights) است که در ایران از آن به "حقوق بشر گفته" تعبیر می شود.

"هیومن رایتز" که مهمترین نماد آن اعلامیه جهانی اش است معادل مناسبی برای عبارت حقوق بشر نیست. واژه "رایت" (right) در حالت که به عنوان صفت به کار رود به معنای درست، راست، صحیح، بجا و واقعی است، و آنجا که به صورت اسم مورد استفاده قرار گیرد، به معنای "قانون" است، در نتیجه "هیومن رایتس" می شود مجموعه قوانینی که درباره ی انسان درست است یا باید برقرار باشد. 

مدیران هیچکاره‌اند

چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۵۶ ق.ظ

نگاهی از درون به واقعیت های مدیریت فرهنگی کشور

  متن زیر  گفتار یکی از مدیران فرهنگی کشور در نشستی در مشهداست. نام این مدیر فرهنگی به خاطر این که خود علاقه‌ای به انتشار سخنانش نداشت، ذکر نشده است.

اجازه می‌خواهم از دوستان که ابتدا درمورد ساختار مدیریت فرهنگی کشور به دلیل ورودم به حوزه‌های مختلف که آشنایی دارم صحبت کنم و برای دوستان توضیح بدهم که چرا انتظارات مقام معظم رهبری در مورد فرهنگ کشور برآورده نمی‌شود. عمده بحث‌هایی که در این مورد می‌شود بحث مدیریت فرهنگی است. اما من ساختار تشکیلاتی و بحث فرهنگ و هنر را عرض می‌کنم. تا جایی که اطلاع دارم بیش از 24 نهاد فرهنگی در کشور وجود دارد. اما نهادهایی که حوزه فعالیتشان در ارتباط با هنر هست محدودترند. اما 4 نهاد تأثیرگذارتر در این عرصه وجود دارد. که عبارتند از:
1. صدا و سیمای جمهوری اسلامی
2. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
3. سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران
4. سازمان تبلیغات اسلامی که ذیلش مجموعه‌ای است به نام حوزه هنری.
صدا و سیما معاونت‌های مختلفی دارد. دو معاونت مهم دارد به نام معاونت سیما و معاونت صدا. پنج شبکه هم هست که تحت نظر مدیران این شبکه‌ها عمل می‌کنند. شبکه یک ملی است. شبکه دو ساختار ابتداییش قرار بوده نوعی شبکه فرهیختگان سطح عموم باشه. شبکه سه شبکه جوان و ورزش است. شبکه چهار فرهیختگان و شبکه پنج هم استانی که شبکه دو قراره شبکه کودک بشود. ذیل هر شبکه جایی هست به نام طرح و برنامه. هم‌تراز این طرح و برنامه گروه‌ها برنامه‌ساز هستند.اصولاً ساختار صدا و سیما ساختار تولید است. یعنی قرار است که مجموعه‌ای از برنامه‌ها را تولید کنیم که شکلی هنری دارند برای انتقال پیام‌های هنری. صدا و سیما قرار است کارها و محتوای فرهنگی مورد نیاز جامعه را تولید کند. اما وزارت فرهنگ و ارشاد مجموعه‌ای ست که قرار است مدیریت کلان فرهنگی بکند. قرار نیست تولید داشته باشد. این وزارت به چهار تا معاونت تخصصی شامل معاونت هنری، سینمایی، فرهنگی و مطبوعاتی تقسیم می‌شود. معاونت هنری قرار است در حوزه تجسمی و حوزه نمایش و موسیقی فعالیت داشته باشد. معاونت سینمایی هم کلاً در حوزه سینما است و معاونت فرهنگی هم تمرکزش در حوزه کتاب است. اما سازمان فرهنگی هنری شهرداری را به این دلیل هم‌طراز این‌ها گذاشتم چون بودجه‌اش قابل قبول است. و معمولاً جریانات فرهنگی هنری از این جا گسترش پیدا می‌کند. این سازمان دو تا معاونت اصلی دارد، معاونت هنری و فرهنگی. که معاونت هنری تقریباً همان کارهایی را که نام بردم انجام می‌دهد. حوزه هنری هم که ذیل سازمان تبلیغات اسلامی است، درواقع دو معاونت و گروه‌های مختلف دارد. که هم‌طراز معاونت‌ها بخش‌هایی دارد به نام بخش موسیقی و بخش تجمسی و... البته با گرایش خاص انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که هنرمندان و گروه‌های مختلفی که ویژگی هنری دارند را جمع کرده است.
 

وحید جلیلی:دروغ بزرگی به نام «سینمای ایران»

چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ق.ظ


سینمای ایران چقدر فرهنگ ایران را بازتاب می دهد؟ در هر فیلم آمریکایی معمولا یک کلیسا نمایش داده می‌شود اما در فیلم های ایرانی تا به حال مسجد دیده‌اید؟ اصلا وارد مسجد نمی شوند. حداکثر صدای اذانی در پس زمینه فیلم پخش می شود یا یک تصویر یک گنبد از بیرون نشان داده می شود. بنابراین دین هم به عنوان یک نهاد اجتماعی در فیلم های ما حضور ندارد. شما چند فیلم ایرانی دیده‌اید که در آن مراسم عزاداری و سینه زنی اهل بیت (ع) وجو داشته باشد؟ در حالی که...



به گزارش مشرق، بولتن نوشت: شب گذشته جلسه‌ای با حضور وحید جلیلی، سردبیر نشریه‌ی راه، و با موضوع نقد عملکرد سینمای ایران در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.

دروغ بزرگ سینمای ایران
جلیلی با اشاره به این که اصطلاح «سینمای ایران» متشکل از دو دروغ «سینما» به ا‌ضافه‌ی «ایران» است گفت: «سینمای ایران نه سینما است و نه ایرانی. سینما تعریف دارد. سینما یک هنر صنعتی با هزینه هنگفت است که تماشاگر باید بلیط بخرد و آن را ببیند تا گردش مالی فیلم تکمیل شود و هزینه آن در بیاید، اما در ایران اگر یارانه‌ی دولتی را از سینما بگیریم هیچ چیزی از آن باقی نمی ماند. سینمای ایران کویت بی هنران است. شاید کسی ده فیلم بسازد و پخش نشود اما یازدهمی را هم می سازد. این چنین سینمایی با تعاریف جهانی از سینما تفاوت دارد.»

یاران! اینجا حیرتکده عقل است

شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۱۲ ب.ظ

کتاب «فتح خون» یک اثر فاخر است که عباراتش را می‌توان در گوشه و کنار فضای هیئتی و ادبی کشور دید؛ ویژگی اصلی آن پیوند عقل و احساس و همگامی ادبیات و تحلیل‌های تاریخی است.
به گزارش مشرق، رضا کریمی در وبلاگ تفکر توحیدی نوشت: کتاب فتح خون کتاب شرح ادبی عرفانی و ناتمام ماجرای کربلا و به عبارت دیگر شرح بخش عاشورایی کتاب «موسوعه الکلمات الامام حسین (ع)» باشد.

متن نهایی پس از شهید آوینی منتشر شده است و حتی به نظر می‌رسد عنوان فتح خون از او نباشد! و عبارتی هم در کتاب نیست که معنای مورد نظر از فتح خون را توضیح دهد.

این کتاب را می‌توان در دسته بندی‌های مختلفی جای داد: تأویل عرفانی، مقتل امام حسین (ع)، نثر ادبی و تحلیل تاریخی همه برای آن قابل تعریفند؛ به نظرم شأن کتاب هم به عنوان اثری ادبی و هم اثری تحلیلی تاریخ و هم به مثابه یک روضه و یک مقتل قابل تأمل است؛ انصافاً باید گفت که کلمات نافذ و عبارات مؤثر سیدمرتضی آوینی در قلب خوانندگانش مستقر می‌شود.

گاهی سوالاتی از تاریخ مطرح می‌کند که نشان از ذهنی پرسشگر دارند؛ مثلاً از شخصیت‌های تاریخی و پرسش پاسخ‌های قابل تأمل صورت می‌گیرد: «عبدالله بن زبیر که بود؟». (ص12)

یا می‌خوانیم که: «مردانی چون حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه که در کوفه نیز مسلم را همراهی می‌کردند... اما چه شد که چون مسلم بن عقیل از مسجد بیرون آمد، هیچ کس با او نبود؟ خدا می‌داند؛ روایات در این باره گویایی ندارند». (ص28)