امام عشق(ع)

ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق(ع) جز با یقین مطلق ممکن نیست. شهید سید مرتضی آوینی

امام عشق(ع)

ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق(ع) جز با یقین مطلق ممکن نیست. شهید سید مرتضی آوینی

امام عشق(ع)

مرکز فرهنگی هنری امام عشق(ع)
شهرستان بندر گناوه

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

آزادی بیان یا قول سدید، مسأله این است

چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۷ ق.ظ

v    آیا آزادی بیان مهمترین رکن فضای عمومی جامعه است؟

v    آیا مفهومی وجود دارد که خود مفهوم آزادی بیان را  اداره کند؟

v    آیا آزادی بیان وزن بیشتری دارد یا انصاف در بیان؟

اینها سئوالاتی است که در ذهن همه ی متفکران و اندیشمندان جامعه خطور می کند ، قطعاً اندیشمندان جامعه وظیفه ی مهمی را بر عهده دارند و آن وزن کشی و اولویت بندی این مفاهیم است قطعاً اگر یک سری مفاهیم موقعی مطرح شوند که زمان مناسب برای مطرح کردن آنها نباشد و به آنها اشتباهاً اولویت بدهیم فضای جامعه را منحرف کرده ایم برای مثال در هنگامی که فضای بیداری اسلامی بر جامعه حاکم است چه معنی دارد مفهومی مثل ملی گرایی را اولویت ببخشیم و این همان نقشه ای است که دشمنان در خیلی از مواقع برای ما طرح ریزی می کنند.

برای قرار پنجشنبه‌ها

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۹ ب.ظ

پنجشنبه پیش از ظهر در فلان کانون خیابان ابوذر منطقه ۱۷ تهران با جمعی از دوستان به بحث نشسته بودیم درباره بلای فضای مجازی که همه به آن مبتلاییم. ساعت گمانم نزدیک ۱۴ بود که بحثمان تمام شد. خیلی زود از کانون زدم بیرون و کمی آنسوتر از مسجد پرخاطره ابوذر، چشمم افتاد به چند پیرزن که روی سکوی گوشه پیاده‌رو نشسته بودند. مجالی دست داد بلکه ایشان را خوب نگاه کنم و دقیق بفهمم که یکی‌شان گفت؛ «اتوبوس آمد.» همانکه گفت «اتوبوس آمد» از همه زودتر بلند شد و رفت آنسوی خیابان، سوار اتوبوس شود. همانکه گفت «اتوبوس آمد» دستش زنبیل قرمز مشبکی بود سراسر خاطره. همانکه گفت «اتوبوس آمد» دسته زمخت زنبیل را با دستمال‌کهنه پوشانده بود که انگشتان دستش احیانا آسیبی نبیند. همانکه گفت «اتوبوس آمد» برخلاف چند تایی دیگر از پیرزن‌ها، عصا نداشت، اما از همه پیرتر به نظر می‌رسید. همانکه گفت «اتوبوس آمد» مقنعه سپید را چنان با چادر مشکی زیبا ست کرده بود که دل می‌برد از آدم. همانکه گفت «اتوبوس آمد» قشنگ دیدم زنبیلش را. فلاکس چای، قند، خرما، نان و پنیر، گلاب، زیرانداز، شاید هم جانماز. همانکه گفت «اتوبوس آمد» همه دنیا را درون زنبیلش جا داده بود. همه زندگی را. همه دل را. همه عشق و محبت و صفا را. همانکه گفت «اتوبوس آمد» رفت و از در عقب اتوبوس، سوار شد. دیگر پیرزن‌ها هم. راه، دیگر باز شده بود. گوشه‌ای از خیابان، ایستادم به تماشای یکی از ناب‌ترین، بلکه بکرترین صحنه‌های مخصوص این نظام مقدس و شهدایی. آنچه روبه‌رویم رخ می‌داد «جلوه ویژه»ای بود که نمونه‌اش را در هیچ جای جهان نمی‌توان مشاهده کرد.

نفی اساس خانواده در ذات نظام سرمایه‌داری است

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ب.ظ


Bottom of Form

 

بحثی در باب بحران خانواده در دنیای جدید در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام صدوق


 اشــــاره: ما از یک سو بر طبل تحصیل و اشتغال زنان می‌کوبیم و از سوی دیگر شعار صیانت از کیان خانواده سر می‌دهیم. این‌‌که نمی‌توانیم نابودی خانواده را تحمل کنیم طبیعی است اما این‌که با سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خود تیشه بر ریشه‌ی خانواده می‌زنیم نیز بی‌وجه نیست؛ چه شده است که ما علی‌رغم میل باطنی خود خانواده را در معرض خطر جدی قرار داده‌ایم. گفت‌وگوی پیش‌ رو تحلیلی از مخالفت ذات نظام سرمایه‌داری با بنیان خانواده است که در آن حجت‌الاسلام صدوق با نگاهی کلان و استراتژیک وضعیت خانواده در ایران را براساس این تعارض ذاتی تبیین می‌نمایند.

خانواده در دنیای کنونی با بحران جدی مواجه است و تلاش برای نجات آن نتیجه نداده است. چرا این تلاشها بینتیجه مانده است؟

برای ارائه برنامه‌ی صحیحی در مورد خانواده باید از نگاه خرد، جزءنگرانه، روبنایی و سطحی احتراز کرد. راه‌حل‌های مرسومی که برای حل مشکلات در زمینه خانواده مطرح می‌شود، همگی در فضای پذیرش حاکمیت نظام سلطه‌ی سرمایه تعریف شده است؛ و در صورت اثربخش بودن صرفا قادر به اصلاح جزئی، موضعی، کوتاه‌مدت و روبنایی است. ممکن است جمع محدودی را برای مدت کوتاهی نجات دهد، اما مشکل در مورد اکثریت هم‌چنان باقی است.

در یک نگاه کلی و کلان ابتدا باید ببینیم که خانواده در نظام سرمایه‌داری چه جایگاه و تعریف و کارکردی دارد، تا معلوم شود چرا تلاش‌هایی که اکنون برای حفظ خانواده صورت می‌گیرد موضعی و ناکارآمد است.

در یک مثال بسیار ابتدایی نظام سرمایه‌داری را به یک پیکر تشبیه می‌کنیم. در این پیکر شرکت‌ها نقش سلول را دارند. سلول در همه‌جای بدن هست. امروزه در غرب همه‌جا شرکت‌ها حضور دارند. شرکت بر مبنای سود مالی فعالیت می‌کند و ما مشاهده می‌کنیم امور فرهنگی و حتی امور امنیتی نیز به شرکت‌های خصوصی واگذار می‌شود و شرکت‌ها با محاسبه سود و زیان این دست امور را هم بر عهده دارند. اخیرا در خبرها دیدیم که مسائل امنیتی در عراق را به یک شرکت خصوصی واگذار کرده‌اند و بازنشسته‌های سازمان‌های اطلاعاتی را در آن به کار گرفته‌اند تا به لحاظ اقتصادی برایشان صرفه داشته باشد.